A girl with NO past!

اینجا می نویسیم چون دلمان تنگ است...یک اسم تمام هویت ما نیست!

A girl with NO past!

اینجا می نویسیم چون دلمان تنگ است...یک اسم تمام هویت ما نیست!

pain

می گویند فراموشی دفاع طبیعی بدن است در برابر رنج. 

  

 می گویند دردی که نوزاد ، هنگام عبور از آن دریچه ی تنگ متحمل می شود چنان شدید است که کودک ترجیح می دهد  رنج زاده شدن را برای همیشه از یاد ببرد. 

 

    

گذشته مثل سایه است و از آن بدتر.  

 

سایه ، نور که نباشد ، دیگر نیست. اما گذشته در خموشی و ظلمت با توست. و من که نمی توانم نبودن خودم را رقم  بزنم و من که چهار میخ اقتدار سوزان گذشته ام... 

 

 

                                                        "همنوایی شبانه ارکستر چوب ها"
 

believe me!

نگاه کردن و خواستن ات را یادم بده ... 

راهِ خواستن را نشانم بده 

کمی هُلم بده 

و ...

راهیم کن 

.

. 

باور کن 

          بیراهه‌ی این راه 

                                  بلد می‌خواهد!

tired

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

 

 

 

این چند صباح باقی مانده را هم بیا  همدیگر را به جا نیاوریم!!!  

 

 

 

پ.ن:دردا که هرگز نمی توانم چون "او" را در زندگی به جا نیاورم...

 

 

 

lost

من تو را در خیابان های خلوت گم کرده ام...خیسی ِ خیابان های خلوت بد یمن است...

خدای عزیز!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

 

آدم وقتی زنده ست، 

 

یا تو کفشاشه... 

 

یا تو رختخواب!!!